به گزارش خبرنگار قضائی مهر، شعار حقوقبشر از و حق برابری و بهرهبرداری از تمام منابع دنیا و زندگی در صلح برای تکتک ابنای بشری یک رؤیای سپید و یک آرزوی شیرین است که امروز برخی ابرقدرتها با دادن آدرس غلط و سوءاستفاده از فطرت سعادت خواه بشری از آن به نفع منافع خود بهره میبرند.
پرهام پوررمضان تحلیلگر سیاسی در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است به بررسی تناقضگویی آمریکا در برخورد با مسئله مهمی چون حقوق بشر پرداخته است؛ وی در این یادداشت نوشته است:
«برای بررسی مصادیق نقض حقوقبشر آمریکایی، میتوان از دو منظر به بحث پرداخت. در اولین منظر، این مهم را از منظر پیروزی انقلاب اسلامی در ایران یعنی در دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی باید بپردازیم و منظر دوم، پایان دهه ۸۰ و دهه ۹۰ شمسی باید پرداخته شود. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تغییر نظم در غربآسیا، شاهدیم که خیلی از منافع آمریکا در این منطقه دچار آسیب شد.
منافع از زعم آنها به این معنا که آمریکا پس از سالها سیطره بر منابع و نفوذ حداکثری در جامعه ایران، با یک انقلاب اسلامی، از سوی مردم از ایران بیرون رانده شد و منافعی که داشت به خطر افتاد، فلذا آمریکا تلاش کرد پس این قضیه، نفود خود را در غربآسیا بیشتر کرده و در کشورهای همسایه ایران، حضور یافت.
از این رو وقتی به وقایع رخ داده در منطقه در اواخر دهه ۵۰ شمسی و در دهههای ۶۰ و ۷۰ شمسی مینگریم، همیشه یک ردپایی از آمریکاییها میتوانیم برسیم. مثلاً وقتی در اوایل انقلاب موضوعاتی چون جداییطلبی در ترکمنصحرا و کردها را میبینید، وقوع جنگ تحمیلی، بمبباران شیمیایی ایران در سال ۶۶، ساقط کردن هواپیمای ایرانی بر فراز خلیجفارس در سال ۶۷، تنشهای جنبش افراطی دانشجویی دهه ۷۰ و فتنه سال ۸۸ و موضوعات اینچنینی، شاهد هستیم آمریکاییها با بهانه حقوق بشر در همه این رخدادها برای بسط و نفوذ خودشان در غربآسیا استفاده کردند.
از سوی دیگر، موضوع داعش که امنیت جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داده بود که البته توسط ایران نابود شد اما چه کسانی و چه دولتهایی ایجاد شده بودند؟ به گفته مقامات ارشد امریکایی، داعش با دست آمریکا ایجاد شد و هدف آن نیز امنیت و چارچوب ارضی ایران اسلامی بود که هدف ۴۵ سال اخیر آمریکا بوده است.
اما نکتهای که در باب مسائل حقوق بشری وجود دارد، با پدیدهای روبرو هستیم که به بهانه حفظ حقوق بشر، نقض گسترده و فاحش حقوق بشر را صورت میدهد. حقوق بشر یک مستمسک در اختیار آمریکاست تا بتوانند اهدافشان را علیه کشورهای مستقل اجرایی کنند.
نکته دردناک ماجرا اینجاست که رعایت یا نقض حقوق بشر، به شکل بسیار انحرافی و فریبکارانهای از سوی واشنگتن و شرکایش مطرح میشود، بهگونهای که مقامات جنایتکار و فاسد آمریکایی، حقوق بشر را مانند کالا با پول مبادله میکنند، متصدیان سازمان ملل در این حوزه را میخرند، کارنامه ننگین خود را امحا میکنند و درحالیکه دستانشان تا مرفق به خون بیگناهان آلوده است، خود را خود مدافع حقوق انسانها جا میزنند.
تأسفبارتر اینکه در شهریورماه سال ۹۴، درست چند روز پس از بمباران شیمیایی یمن توسط متجاوزان سعودی، نماینده عربستان بهعنوان رئیس یکی از پنلهای مهم حقوق بشر سازمان ملل منصوب شد. اگر آمریکا به دنبال حقوق بشر بود، سکوت این کشور در قبال فاجعه قتل خاشقچی، چه معنایی دارد؟ یا حتی اعدامهای اخیر در عربستان نیز با سکوت مرگبار آمریکا روبرو است و این بهترین مصداق برای تناقضگویی و برخورد دوگانه آمریکا با حقوق بشر است. به نظر میرسد آمریکا از یک منطق اقتصادگرایانه در موضوع حقوق بشر استفاده میکند.
اما در بحث بحران، روسیه و اوکراین هم باید این نکته مطرح شود که از وضعیت فعلی در این قائله، به سختی میتوان از یک جنگ یاد کرد. بهترین عنوانی که میتوان برای این بحران مطرح کرد، واژه سطح تنش بسیار بالا است. جنگ چیزی شبیه جنگ ایران و عراق است. اما آن چیزی که از تحولات میدانی برمیآید آن است که آمریکا به دنبال کشاندن پای روسیه در اوکراین به یک جنگ تمام عیار است. اگر چنین چیزی رخ دهد، آمریکاییها میتوانند با یک دیدگاه بلندمدتی تحریم علیه روسیه اعمال کنند.
در حقیقت تصمیم آمریکا نیز همین است که روسیه را درگیر یک چالش جنگ بلندمدت وارد کند و هم زمینه تضعیف ساختاری روسیه را فراهم کند و هم بتواند علیه روسیه تحریمهای بلندمدت اعمال کند. بنابراین این داعیه حمایت از اوکراین و مردم اوکراین، دروغی گزاف است. حدود نیم میلیارد دلار خسار ات ناشی از حمله روسیه علیه اوکراین برآورد شده و این بازار خوبی برای آمریکا در پساتنش ایجاد میکند و از سوی دیگر در صورت عدم موفقیت روسیه، علاوه بر فرصت سرمایهگذاری در اوکراین، یک رقیب ضعیفی چون روسیه نیز از سد راه آمریکا کنار میرود.
مدلی که آمریکا در برابر روسیه قرار داده، تقریباً همان چیزی است که علیه جمهوری اسلامی ایران در طول ۴ دهه گذشته امتحان کرده و اقدامات ضدبشری فراوانی علیه ملت مستقل و سرافراز کشورمان روا داشته است.
اینها واقعیاتی تلخ از دنیای امروز ماست. آمریکاییها برای تأمین منافع حداکثری خود، پیکرهای منحوس از حقوق بشر تراشیدهاند؛ بهجای آنکه مقیاس انسانی و وجدانی را خط کش حقوق بشر قرار دهند، مطامع اقتصادی خود را شاقول تشخیص حق انسانها کرده و بهاینترتیب، به لکه ننگی برای تاریخ بشریت تبدیل شدهاند.»
نظر شما